پرتره مشاهیر جای آزمایش و آموزش نیست، تندیس شهدای ساخت چین را درک نمی کنم!
به گزارش دکتر برای تو، یک هنرمند مجسمه ساز بیان کرد که ساخت تندیس مشاهیر جای آزمایش و آموزش به جوانان نیست.
با ما همراه باشید و با تور ارزان چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری خبرنگاران - سید مرتضی حسینی؛ در سال های اخیر، بعضی تندیس ها و مجسمه هایی که از چهره ها و مشاهیر ساخته شده هیچ شباهت خاصی با چهره صاحبان آن ندارد.
آسیب شناسی این فرایند یکی از موضوعاتی است که گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری خبرنگاران در قالب یک پفراینده به آن خواهد پرداخت. در قسمت اول این پفراینده و در قالب یک گزارش، به این موضوع پرداخته شد. در قسمت دوم نیز نمونه هایی از این موارد به صورت یک گزارش تصویری مختصر ارائه شد. روح الله شمسی زاده از هنرمندان مجسمه ساز نیز در مصاحبهیی با اشاره به این که مجسمه سازی در ایران به مرحله فاجعه رسیده است، عنوان نمود که شهرداری ها نباید در حوزه مجسمه سازی هم مجری و هم سیاستگذار باشند.
در چهارمین قسمت از این پفراینده، نظر یکی دیگر از هنرمندان رشته مجسمه سازی را دراین باره جویا شده ایم.
حمید شانس متولد 1334 کرمان و فارغ التحصیل رشته مجسمه سازی از دانشکده هنرهای تزئینی در سال 1359 است. او عضو هیئت مدیره انجمن مجسمه سازان ایران در سال های 69-1367 است.
این مجسمه ساز در نمایشگاه های داخلی و خارجی و دوسالانه های مجسمه سازی نیز فعالیت مستمری داشته است.
حمید شانس در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری خبرنگاران گفت: مجسمه سازی که قرار است روی پرتره مشاهیر کار کند باید از مجموعه ای از دانش ها برخوردار باشد. خبرنگارانتومی را بشناسند،کار فیگوراتیو بلد باشد، شخصیت پردازی بداند و با مجسمه سازی محیطی و شهری نیز آشنا باشد.
سفارش پرتره مشاهیر موضوع حساسی است
وی اظهار کرد: در هر جای جهان که بخواهند کاری را در حوزه مشاهیر سفارش دهند، حتماً پیشینه مجمسه ساز را در نظر می گیرند. شیوه های متنوعی برای سفارش کار وجود دارد؛ از سفارش دادن به یک شخص تعیین تا فراخوان خاص و فراخوان عام. گاهی می خواهیم یک اثر ملی داشته باشیم طبیعتاً به هر کسی سفارش نمی دهید.گاهی یک کاری هست که جنبه های بدیع در آن زیادتر است، معمولاً فراخوان منتشر می شود تا نوآوری های جریان مجسمه سازی هم در آثار منعکس شود.
ساخت تندیس مشاهیر، علاوه بر تخصص و مهارت، بینش هم می خواهد
این هنرمند مجسمه ساز در ادامه اضافه کرد: معمولاً در مجسمه هایی که قرار است با موضوع مفاخر و مشاهیر ساخته شود باید یک سری اصول رعایت شود که این اصول، شیوه سفارش را خواه ناخواه محدود خواهند کرد. شباهت و شخصیت پردازی دو اصل مهم در این حوزه است.
شخصیت پردازی درست،عنصر مهم در ساخت تندیس مفاخر
شانس عنوان نمود: شخصیت پردازی جنبه اصلی اثر را شکل می دهد بنابراین مجسمه ساز باید درک کافی از شخصیت فرد مشهور داشته باشد. هر هنرمندی در حد درک خودش از یک شخصیت مجسمه می سازد. یعنی یک ژست، فیگور و حالتی در ذهن هنرمند تثبیت می شود و برمبنای آن، مجسمه را می سازد. این به میزان توان ذهنی ما از موضوع و آن فرد مشهور باز می شود.
وی توضیح داد: بنابراین، از آنجایی که مجسمه مشاهیر باید کیفیت مناسبی داشته باشد تا بتوان آن را در محیط های عمومی و محل رفت و آمد مردم قرار داد، نمی توان ساخت آن را به هر کسی سفارش داد.
تندیس شهدا با طعم و رنگ و بوی چینی!
شانس اضافه کرد: چند سال قبل، سفارش ساخت تندیس تعدادی از شهدا را به چین داده بودند تا به صورت سری سازی بسازند. من از این افراد خصم چین و بیگانه ستیز نیستم، اما وقتی که مجسمه ها به ایران رسید نظر من را پرسیدند؛ گفتم شما اگر سفارش ساخت تندیس شهدا را به یک هنرمند بسیار فرهیخته و کاربلد خارجی حالا از چین یا از هرجای دیگر بدهید، نمی توانید خروجی مناسبی داشته باشید. چراکه او که تصوری از فرهنگ ما ندارد؛ با آموزه های مذهبی ما آشنا نیست و با نگاه خودش مجسمه می سازد، من تندیس شهید با طعم و رنگ و بوی چینی را نمی فهمم!
این استاد مجسمه سازی اعلام کرد: ساخت تندیس مشاهیر، موضوع حساسی است و علاوه بر تخصص و مهارت، بینش هم می خواهد. این گونه آثار تلقی شهفرایندان از مشاهیر یک جامعه است و باید هنرمندی که آن ها را خلق می نماید دارای یک هویت نسلی و اجتماعی تثبیت شده باشد.
اقتصاد مجسمه سازی، اقتصاد فعال و پویایی نیست
وی اظهار کرد: هنرمندی که تندیس مفاخر و مشاهیر را می سازد، باید از زمینه های تاریخی و جغرافیایی ما، از اعتقادات و ارزش های ما، از اشارت های ابرو و شیوه نگاه و خبرنگارانتومی چهره ایرانیان آگاه باشد.باید با آن میراث تاریخی ژنتیک که در طول نسل ها در چهره ایرانیان ته نشین شده آشنا باشد؛ اینها همه دست به دست هم می دهند تا به کوچک ترین اتفاقات یک چهره معنی دهد.
این مجسمه ساز گفت: چهره های انسانی شبیه به هم و نزدیک هستند، اما شما می بینید که کار مرحوم ابوالحسن صدیقی برای فردوسی تثبیت شده و مورد پذیرش مردم قرار می گیرد. شما نمی توانید یک مجسمه فردوسی یا نقاشی از فردوسی قبل از استاد صدیقی پیدا کنید. به این علت که او توانسته تندیسی را بسازد که تجسم عینی فردوسی و عامل وحدت ملی ما باشد. وقتی شما به چهره تندیس فردوسی نگاه می کنید، باور می کنید که او شاهنامه را نوشته است و آن عزم و اراده، خرد، عدالت و مجموعه خصوصیاتی که شما در شاهنامه فردوسی می بینید در این تندیس منعکس شده است.
وی اضافه کرد: بنابراین یک اثر از مشاهیر و مفاخر برای اینکه جا بیفتد و با استقبال روبرو شود، به مجموعه جدی از شرایط زنده پویای تحول یابنده تاریخی احتیاج دارد و ذهن هوشیاری را می خواهد که درکی از سفارش داشته باشد.
آموزش مجسمه سازی، خُرد و حقیر تعریف شده است
شانس درباره کاهش کیفیت آثار مرتبط با پرتره مشاهیر بر عنصر آموزش تأکید کرد و اضافه کرد: مجسمه سازی در مملکت ما، خُرد، حقیر و کنترل شده تعریف شده است. چگونه است که ما در سال نزدیک پنج هزار دانشجوی نقاشی می گیریم، اما برای مجسمه سازی 70 نفر را هم به زور می گیریم؟! بیش از بیست سال است که ما درگیر ایجاد دوره های فوق لیسانس هستیم. دوره کارشناسی ما دوره بسیار مطلوب و خوبی است اما سال هاست امکانات دوره کارشناسی ارشد را نداریم. مگر بین ترم هشت و 9 چقدر فاصله است؟ واقعیت این است که جامعه مجسمه سازی کوچک و حقیر تعریف شده است.
وی عنوان نمود: در این عرصه آموزش درست نداریم، تعداد دانشجویان اندک است و شیوه کنکور و انتخاب و ارزیابی دانشجویان به گونه ای است که معمولاً بارزترین ذهن ها و مستعدترین ها به سمت رشته ای مثل مجسمه سازی نفرایند.
مجسمه سازی و اقتصادی که پویا نیست
این هنرمند مجسمه ساز اضافه کرد: اینها یک طرف قضیه است، اقتصاد مجسمه سازی هم به دلایل مختلف اقتصاد فعال و پویایی نیست. مجسمه سازی خیلی به معماری نزدیک است. گمان می کنم تمام گردش اقتصادی مجسمه سازی در ایران زیر 100 میلیارد تومان باشد. در حالی که یک مهندس معمار در تهران با چند پروژه به این مبلغ می رسد. وقتی شما یک فعالیت هنری را از جنبه های اقتصادی محروم می کنید نمی توانید از آن عرصه انتظار کارهای عظیم انتظار داشته باشید.
وی گفت: یک طرف دیگر قضیه هم سفارش دهنده ها هستند که از نگاه من در حد فاجعه است! علتش این است که سفارش دهندگان و کسانی که مدیریت حوزه مجسمه سازی کشور را در اختیار دارند، تقریباً هیچ گونه ذهن تعلیم یافته و دانشگاهی از قضیه ندارند. درک آنها از زیبایی نسبتی با فرهنگ و پیشینه ایرانیان ندارد و هالیوودی است. آن شکل از زیبایی است که از نیمه دوم قرن بیستم ظرف 50 سال گذشته برای مصرف کالایی و جنسیتی ساخته شده است. در حالی که معیار زیبایی در ایران متفاوت است.
وقتی پرتره مشاهیر بازیچه می شود!
شانس در ادامه اظهار کرد: بخش دیگر هم به سفارش دهندگان برمی شود. نهادهای سفارش دهنده سمپوزیوم می گذارند برای پرتره مشاهیر؛ پرتره مشاهیر ظرف 15 روز، پرتره برای شوآف و برای این که مردم بیایند به مهارت دست هنرمند آفرین بگویند! آیا پرتره مشاهیر باید بازیچه این قضیه شود؟! آیا این گونه باید به عظیمان سرزمینمان احترام بگذاریم؟!
معنا و نتایج جوانگرایی در هنر متفاوت است. یک هنرمند گاهی در پنجاه سالگی به بازدهی کامل می رسد
وی اضافه کرد: از این بدتر، سمپوزیوم مجسمه سازی چهره های هنری و مشاهیر در قید حیات را با حضور هنرمندان جوان برگزار کردند. صاحبان پرتره ها را هم دعوت کردند؛ بعد که کیفیت کار هم خوب درنمی آید قبول نمی نمایند و می گویند ما خواستیم به سمپوزیوم کیفیت آموزشی بدهیم! در حالی که جای آموزش در دانشگاه است. ما که نمی توانیم مفاخر کشور که معمولاً در سنین بالایی هستند را بنشانیم و بگوییم که می خواهیم از روی چهره شما آموزش بدهیم. مگر یک پزشک جوان می تواند عمل جراحی قلب را روی او آزمایش کند. باید بدانیم که پرتره مشاهیر جای آزمایش و آموزش نیست.
این استاد مجسمه سازی در ادامه آسیب شناسی کیفیت پایین مجسمه مفاخر در شهرها عنوان نمود: معمولاً سفارش ها در شهرداری صرفاً با چرتکه اقتصادی سنجیده می شود. آنها هنر میان مایه می خواهند، برای اینکه ارزان تر و توجیه اقتصادی آن احتمالاً راحت تر است.
وی اعلام کرد: من جوانگرایی در ورزش و اقتصاد را خیلی خوب می فهمم، اما هنر جایی است که باید گاهی بیست یا سی سال تجربه کنید تا ذهنیت شما تثبیت شود. اتفاقاً در ذهن هنرمندان، ذهن جوان از 50 سالگی به بعد شکل می گیرد. معنا و نتایج جوانگرایی در هنر متفاوت است. یک هنرمند گاهی در پنجاه سالگی به بازدهی کامل می رسد. باید از این دوره تا 75 یا 80 سالگی استفاده کرد.
حمید شانس گفت: شهرداری ها باید جنبه های فرهنگی را در مدیریت شهری رشد دهند.ما نوعی خشونت در رفتار فرهنگی را شاهد هستیم. در این زمینه اجتماعی، آن چه که هنرمند خلق می نماید و به جامعه انعکاس می دهد، خودش دچار آسیب است.
وی با اشاره به این که در همه جای جهان جریان های تخصصی در سیاستگذاری و اجرای این گونه فرایندها نقش دارند اضافه کرد: انجمن مجسمه سازان سال هاست وجود دارد و تثبیت شده است، اما قدرت ندارد. مدیریت شهری در کشور ما اقتدارگرا است و فعالیت های هنری را جدی نمی گیرد و ما به هنر مشارکتی و تعاملی احتیاجمندیم. ما احتیاج داریم که به جای غلبه نگاه مهندسی در شورای شهر و شهرداری افرادی از حوزه های جامعه شناسی و هنری در تصمیم گیری های شهری دخالت داشته باشند.
4104/
منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد آنا