مقاله: غزل شماره 328 حافظ: من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
به گزارش دکتر برای تو، انسانی متواضع و فروتن هستی، خودنمایی و تکبر را دور از شأن خودت می دانی، از این رو همگان به تو توجه دارند و دعای خیرشان را بدرقه راهت می کنند. اما تواضع هم حدی دارد؛ خودت را دست کم نگیر. تو هم می توانی مثل دیگران دست به کارهای بزرگ زده و به جایگاه و مقامی والا دست یابی. کمی همت و امید لازم است. نماز و ایمان فراموشت نشود. زمانی به وصال یار و حاجتت می رسی که تمام سعی و اهتمام خود را به کار ببندی. اگر نیاز است به سفر بروی، حتماً این کار را انجام بده. هدیه ای گرانبها در انتظار توست.
ای باد سحری، مراتب چاکری مرا به آن محبوب برسان و بگو که موقع دعای سحرگاهان مرا از یاد نبَرَد.
ای دلربا، به من بگو چه کسی به تو این گونه مهربانی با زیردستان را آموخته است؟ زیرا من هرگز گمان ندارم که اطرافیان و مراقبان تو چنین کاری کرده باشند.
خوشا آن روزی که از این منزلگاه بار سفر بربندم تا پس از آن دوستانم سراغ مرا از سر کوچه و برزن تو بگیرند یعنی مقیم آستان تو شوم.
منبع مقاله: غزل شماره 328 حافظ: من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم